مطالب جالب و جذاب

مطالب جالب و مفید از همه جا ، مطالب تاریخی - علمی - خلاصه جالب ترین ها رو میتونید تو این وبلاگ پیدا کنید

مطالب جالب و جذاب

مطالب جالب و مفید از همه جا ، مطالب تاریخی - علمی - خلاصه جالب ترین ها رو میتونید تو این وبلاگ پیدا کنید

عکس دختران نینجا در رشت

این دختران رشتی در جنگل و ساحل دریا مشغول تمرین و آموزش ورزش رزمی نینجا هستند. گفتنی است نینجوتسو در لغت به معنای هنر حرکت پنهان می‌باشد. نین به مفهوم بردباری و تحمل است اما دلالت بر استقامت یا ملایمت نیز دارد. جوتسو نیز به معنای هنر می‌باشد.


این ورزش وسیله‌ای جهت رسیدن به مهارت‌های ویژه رزمی و تقویت اعتماد به نفس برای غلبه بر حریف است؛ پیروان این مسلک را نینجا می‌نامند. تعادل، چابکی، قدرت و استقامت از تمرین‌های مهم این ورزش هستند. این عکس ها را راحله باقری عکاسی کرده است.


دختران «نینجا» در رشت+عکس

 
ادامه مطلب ...

پیدا کردن شوهر برای این زن زیبای مشکل پسند

زن زیبایی که مشکل پیدا کردن همسر را دارد!
زن زیبایی که مشکل پیدا کردن همسر را دارد!

این خانم علیرغم داشتن اندام جذاب و صورت و موهای زیبایش در پیدا کردن شوهر با مشکل جدی روبرو شده است.
این خانم علیرغم داشتن اندام جذاب و صورت و موهای زیبایش در پیدا کردن شوهر با مشکل جدی روبرو شده است. خانم ۲۵ ساله به نام لوسی هرولد که تیپ زیبایش خیلی ها را حسرت به دل نموده است این روزها به هر دری می کوید با دست خالی بر می گردد.
هرولد اخیرا با چاپ تصویری از خود روی مجله مردانه Zoo, Nuts and Loaded. سعی نمود نگاه برخی از جوانها را به سمت خود بکشاند اما موفقیت امیز نبود.او حتی شبی در مراسم شو”تیک می اوت”ظاهر شد تا با نمایش تیپ خفن خود برخی ها را بسوی خود جذب نماید اما با در بسته مواجه شد.
خانم هرولد ساکن تمورث پس از اینکه هیچ روزنه امیدی نیافت تصمیم گرفت به اتفاق جک نولز سایت همسریابی برمینگهام را بوجود اورد تا ضمن تلاش برای رسیدن به نامزد مورد علاقه اش به سایر دخترانی که مشکل مشابه او را دارند کمک نماید. 
ادامه مطلب ...

کدامیک از این دو گروه سفرای فرهنگی ما میباشند

2093982-3263f78f0fe6f6e15ed4814b7b74c61e

خودتان قضاوت کنید


تصویر بالا زمانی را نشان می‌دهد که ناظر بحرینی شرط حضور بانوان فوتبالیست کشورمان را برداشتن حجاب عنوان کرد، اما با غیرت این بانوان جز ممانعت از حضور آنها در میدان کاری نتوانست انجام دهد.
تصویر پایین مربوط به حضور هنرمندان حامی تیم ملی در برزیل است.

نگاهی به متلک پرانی در ایران


نگاهی به متلک پرانی در ایران 

خانم . شما یه شوهر فقیر نمی خوای؟
!! 
نمی دانم … شاید باید به کسانی که متلک پرانی می کنند حق داد … شاید باید این کار آنها را به حساب محدودیت های 
امروز ایران گذاشت … اما مگر راه دیگری برای تماس آنها با جنس مخالف خود وجود ندارد ؟ شاید راه های درست به جوانان 
نشان داده نشده و هزار شاید دیگر … اما باید باور کرد که این عمل جنس مذکر برای زنان ما بسیار آزار دهنده است  
همیشه در ذهنم این سئوال مطرح بود که زنان در مقابل این عمل مردان چه حسی دارند … پس می پرسم 
فواد خاک نژاد 

____________________ 
مهرنوش . پ 24 ساله است . دانشجوی گرافیک در یکی از دانشگاههای معتبر ایران است . 
در روز چند بار متلک می شنوی ؟ 
آنقدر زیاد است که نمی توانم بشمرم … خیلی زیاد است … خیلی  
از شنیدن این همه متلک خسته نشدی؟ 
متاسفانه مثل اینکه راه چاره ای وجود ندارد … هیچ نهادی هم نیست که بتوان به آن اعتراض کرد … فقط خودم می توانم 
جواب انها را بدهم که اگر حرف رکیکی بزنم تفاوتی با خود آنها نخواهم داشت  
بیشتر از چه تیپی هستند ؟ 
همه نوع . از معتاد تا آدم های باشخصیت . حتی یک بار یک دکتر در مطب به من حرف رکیکی زد که واقعا نمی دانستم باید 
به او چه بگویم  
 
ادامه مطلب ...

فیلم صمد آرتیست میشود

کارگردان : بفرمایید بیرون بعدا نوبت شمام میشه.

صمد : 
اون چرا نمیره ، عینُ الله.

عین الله : باقرزادَه
.


صمد : چرا اینجا فارتی بازی میشه ، مش باقر همه جا باس این بچه ی نکبتیشا بندازه جلــــو.

کارگردان : جان من شلوغ نکن ، این چیزا به شما ربطی نداره ، اون پسرِ تهیه کنندس ، میفهمی چی میگم؟

صمد : چی؟ ، پسرِ هرکی میخواد باشه ، مُ یه روزم از این زودتر تو کلاس هنرفیشگی ثفت نام کردُم
 ،
مُ آرتیسته ی فیلمُم هیشکیُم نمیتونه مِثه مُ مُصافِحَه بُکُنَه.

دستیار کارگردان : آقای کارگردان ، اجازه بدید ایشونم باشن ، چون از حیث سر و لباس بیشتر معرف تیپ دهاتی هستن،
تا این آقا که کت و کروات پوشیدن.

صمد : هاااااا ، مُ باس باشُم ، مُ بِیترُم ، آقا ، این موواشم ساختگیه ، موواش راستکی نی ، موواش...

لیلا : ولش کن صمد اینجا حرف اضافی نزن حرفاتا چاپ میزننا.

صمد : عِــــــــــه ؟

لیلا : هـــــاااا.

مصاحبه کننده : خُب ، جناب کت خدا شما بفرمایین.

کت خدا : اول از صِمَد آقا سوال بفرمایین بِرَه دنبال کارش ، بعد ما حرفامونا باهم میزِنیم.

مصاحبه کننده : اُ ، بله بله ، صَمد آقا ، شما بفرمایید از بازی تو این فیلم راضی هستید یا نه ؟

صمد : نَـــــــه !

مصاحبه کننده : چرا نه ؟

صمد : خُب این کت خدا و مشتی باقِرَم بلا نسبت آدَمَن که مُ بِرُم تو فیلمشون بازی بازی بُکُنُم؟
کارگردان : اِ اِ صَمَد آقا صَمَد آقا خواهش میکنم ، آقای اعتقادی(مصاحبه کننده) ایشون چندان آمادگی ندارن به سوالات هنری جواب بدن.

صمد : مُ آمادگی دارُم کـــه.

مصاحبه کننده : ببینم این راسته که شما مقدار زیادی قرض دارید؟

صمد : کی قرض داره؟ مُ ؟ مُ به کی قرض دارُم ؟

مصاحبه کننده : به هرکسی ، به تهیه کننده ، به کت خدا و مشتی باقر و غیره و غیره و غیره.

صمد : وا ، چه غلطای ناشتا ناشتا ، هرکی یه قرون طلب داره بیاد دو قرون بِسونَه.

کارگردان : صمد آقا ، این سوال جواب ها جنبه ی تبلیغ داره ، راست که نیس.

صمد : آخه میگن تو بدهکاری کـــه.

کارگردان : معذرت میخوام ، من لازمه چند کلمه راجب مصاحبه با صمد آقا صحبت کنم.

صمد : هـــا ، لازمه چند کلمه با خودِ شُما حرف بزَنُم. (کارگردان صمد را به گوشه ای می برد و با آن حرف میزند)

مصاحبه کننده : آقایون تهیه کننده ها ، شما چطور به فکر تهیه فیلم افتادید ؟ جناب کت خدا ، جناب مشتی باقر بفرمایید.

مشتی باقر : بَندَه...بَندَه ، جَدَن در جَد ، از هفت پُشت به این طرف ، به هُنَرهایِ مُختَلِفَ ، از جُمله عالَمِ سیم نُما و فِلِم های سیم نُمایی علاقِمَند هستم،

اَبَوی خُدا بیامُرزِ بَندَه ، از تهیه کنندگانِ معروفِ عالَمِ سیم نُما بودَیَست.

صمد (ادای مستی باقر را در می آورد) : اَی کَه دروغ گو در تمامِ عالَم سیا سُرفَه بِگیرَه ، اون خدا بیامرزِ گور به گور شدَه جُز کا و یُنجَه و عُلوفَه چیز دیگم تهیَه میتونِس بُکُنَه؟

کارگردان : خُب ، حالا از صمد آقا سوال کنید. بیا اینجا بشین ، بشین صمد.

مصاحبه کننده : خواهش میکنم ، بفرمایید صمد آقا ، صمد خان این راسته که شما مقروض هستید ؟

صمد : کی ؟ مُ ؟ نَـــــــه.

کارگردان : عِـــه.

صمد : بله آره ، مُ مست بودُم ، بِم شَرَق و عِراب دادن ، قرض دارُم کردن ، گـــولُم زدن ، اول مستُم کردن بعدم قرض دارُم کردن.

مصاحبه کننده : آ... صحیح.

صمد : این کت خدا... چیکار ؟

کارگردان : مست.

صمد : هـــا،مست ، مستُم کرد ، مستُم کردن ،بعدم انگشتُما گرفتن اینجوری گرفتن زدن تو دِواتِشون ، بعد زدن زیرِ وَرَقشون ، بعدم... چی بالا آوُردُم؟

کارگردان : قرض... قــــرض.

صمد : قرض بالا آوُردُم ، هـــــاااا.


مصاحبه کننده : ما که عکس نمیگیریم ، فقط صدا را ضبط میکنیم.

خب خانوم ، این راسته که گردنبند صد و پنجاه هزار تومنی شمارو دزدیدن ؟


بازیگر زن : بله آقا ، داغمو تازه کردین ، خدا ذلیلش کنه هرکی گردنبند منو دزدیده ، تازه از عشقم کادو گرفته بودم.

صمد : مُ بِگُم کی دزدیده ؟
 مُ بِگُم ؟ این... این...(صمد با عین الله درگیر میشود) این عِین الله دزدیده.

عِین الله : باقر زادَه.

صمد : خَفَه بَمیر (کلاه گیس عین الله را می اندازد).

ادامه مطلب ...