مطالب جالب و جذاب

مطالب جالب و مفید از همه جا ، مطالب تاریخی - علمی - خلاصه جالب ترین ها رو میتونید تو این وبلاگ پیدا کنید

مطالب جالب و جذاب

مطالب جالب و مفید از همه جا ، مطالب تاریخی - علمی - خلاصه جالب ترین ها رو میتونید تو این وبلاگ پیدا کنید

داستان سلیمان نبی

میگویند سلیمان نبی و همسرش ملکه صبا در آرزوی فرزندی بودند و چون به آن نائل نمیشدند از خداوند خواستند تا در این کار فرجی فرماید.پس جبرئیل بر سلیمان نازل شد و گفت:

حق میفرماید این شرطی دارد و آن اینکه هرگاه زوجین به یکدیگر مطلبی را که در دل دارند و پنهان داشته اند, به راستی بیان کنند صاحب فرزند میشوند.
پس ابتدا بلقیس گفت: من با آنکه شوهری مانند سلیمان دارم که از حُسن و جمال و مال و منال مانندش نیست و پادشاه جهان است باز هر آئینه چشمم به جوان خوش سیمائی می افتد دلم به او مایل میشود.
سلیمان هم گفت:
من هم با همه قدرت و نیرو و تسلط بر جن و اِنس و تمامی گنج های عیان و پنهان عالم, باز هم چون کسی به ملاقاتم می آید اول چشمم به دست او میباشد که چه چیز برایم به ارمغان آورده است.
پس چون هر دو چنین گفتند جبرئیل بشارت داد که چون به صدق و راستی سخن گفتید حاجتتان برآورده خواهد شد ...

هزار و یک حکایت اخلاقی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد